توضیحات
معرفی کتاب اسم تو جلد اول
ماکوتو شینکای در کتاب اسم تو جلد اول داستان دختری به نام میتسوها را تعریف میکند…
میتسوها در شهری کوچک و کم جمعیت زندگی میکند ، میتسوها که از زندگی در این شهر خسته شده ، آرزو میکند در زندگی بعدی اش پسری خوش قیافه در توکیو باشد ، داستان زمانی شروع میشود که آرزویش به شکل غریبی تحقق مییابد. گفتنیست که این مانگا بر اساس انیمه ای مشهور به همین نام نوشته شده است.
دربارهی کتاب اسم تو جلد اول
مانگایی که مقابل شما قرار دارد، با عنوان اسم تو – جلد اول (Your Name) توسط ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai) نوشته شده و در واقع اقتباسی است از انیمهای پرفروش به همین نام. به عبارت دقیقتر، کتاب اسم تو (که در سه جلد منتشر شده) داستان انیمهی نام تو در قالب مانگا است.
شما در کتاب اسم تو – جلد اول داستان میتسوها میامیزو را پی میگیرید. میتسوها دختری دبیرستانی است که در ایتوموری زندگی میکند. یک شهر کوچک تمیز با جمعیتی کم. بیشتر مردم ایتوموری همدیگر را میشناسند یا دستکم، به واسطهی یک نفر سوم با هم آشنایی دارند. میتسوها میامیزو از زندگی در این شهر کوچک خسته شده. دلش میخواهد در یک شهر بزرگتر زندگی کند.
جایی که زندگی با سرعت جریان دارد، کسی دیگری را نمیشناسد و امکانات بیشتری فراهم است. ایتوموری کتابفروشی یا دندانپزشکی ندارد. هر دو ساعت یک بار قطار میآید. اتوبوسها تنها دوبار در روز از شهر میگذرند. فروشگاه کوچک شهر ساعت نُه شب تعطیل میکند و تنها محصولاتی مثل دانههای گیاهی و تجهیزات باکیفیت کشاورزی میفروشد. به میتسوها میامیزو حق نمیدهید دلش نخواهد در ایتوموری زندگی کند؟
میتسوها دو دوست صمیمی دارد: تشی و سایا. ماجرای کتاب اسم تو – جلد اول از آن جا آغاز میشود که دوستان میتسوها به او میگویند که دیروز رفتاری عجیبوغریب داشته است. موهایش را به شکلی بههمریخته با کِش بسته بوده و طوری رفتار میکرده که انگار هیچکس را نمیشناسد. این در حالی است که میتسوها، خود از این اتفاقات هیچ به یاد ندارد.
چند روز بعد، اتفاق غریبتری رخ میدهد. میتسوها با صدای زنگی از خواب میپرد که آهنگ زنگ او نیست. با چشمانی بسته دنبال گوشی هوشمندش میگردد که آن را همیشه کنار تختش میگذارد؛ اما پیدایش نمیکند. دستش را دراز میکند تا گوشی را پیدا کند، اما از روی تخت میافتد. گیج و منگ چشمانش را باز میکند و به اطراف نگاه میکند. آنجا را نمیشناسد. نوعی سنگینی عجیب در گلویش احساس میکند. دستش را روی آن میگذارد.
گلویی که انگشتانش لمس میکنند، سخت است و زاویه دارند. به پایین نگاه میکند. بدنش کاملاً پسرانه شده است! با خود فکر میکند که امکان ندارد! یعنی بدنش با بدن پسری خوشقیافه از توکیو جابهجا شده؟! بله، حقیقت دارد. حالا میتسوها در جسم پسری به نام تاکی است و تاکی در جسم میتسوها. میتسوها به کافه میرود و از زیباییهای توکیو انگشتبهدهان میماند و تاکی مجبور است اوقاتش را با تشی و سایا بگذراند…
کتاب اسم تو با جابهجا شدن مداوم میتسوها و تاکی ادامه مییابد تا آنکه آن دو تصمیم میگیرند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. تاکی در گوشی میگردد تا شمارهی میتسوها را پیدا کند. به آن یازده عدد نوشتهشده خیره میشود. آن زمان که تازه جایشان با یکدیگر عوض میشد، چندباری سعی کرده بود با این شماره تماس بگیرد، اما بنا به دلایلی نامشخص هیچوقت تماس برقرار نمیشد. تنها جملهای که تاکی میشنید، یک چیز بود: «شمارهای که با آن تماس گرفتهاید در دسترس نمیباشد. این شماره یا در شبکه موجود نمیباشد، یا خاموش شده است و یا خارج از محدوده قرار دارد.»
بعد از این ماجرا دیگر هیچوقت جای میتسوها و تاکی با یکدیگر عوض نشد؛ تا اینکه ماجرای جدیدی رخ داد. ماجرایی که آن را در مجلدهای بعدی مانگای اسم تو مطالعه میکنید…
گفتنی است که این اثر کاری از انتشارات نگاه آشنا است.
دربارهی مجموعهی اسم تو
اسم تو، عنوان یک انیمهی رمانتیک-فانتزی به نویسندگی و کارگردانی ماکوتو شینکای، کارگردان معروف ژاپنی است که نخستین بار در سال 2016 به نمایش درآمد. این انیمیشن با استقبال گستردهی مخاطبان مواجه شد و توانست نقدهای مثبتی را از سوی منتقدان دریافت کند. این انیمه یک موفقیت تجاری بزرگ به شمار میآید و سومین انیمهی پرفروش تاریخ سینما نام گرفته است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.