توضیحات
خلاصهای از داستان:
داستان از جایی شروع میشود که تاکی، پسری دبیرستانی که در توکیو زندگی میکند و میتسوها، دختری از روستایی دورافتاده به نام ایتوموری متوجه میشوند که گاهاً در خواب جایشان با هم عوض میشود و هریک زندگی دیگری را تجربه میکند. آنها در ابتدا گیج و سردرگم میشوند، اما با یادداشتگذاشتن برای یکدیگر کمکم نوعی ارتباط بین آنها شکل میگیرد و به یکدیگر علاقمند میشوند.
اما ناگهان این ارتباط قطع میشود.
تاکی برای یافتن میتسوها به ایتوموری میرود، اما با حقایق غیرقابلباوری مواجه میشود. او درمییابد که آنها در دو بازۀ زمانی متفاوت زندگی میکردهاند. تنها با خواندن این رمان جذاب و هیجانانگیز میتوان فهمید که در ادامه چه اتفاقاتی میافتد؛ آیا تاکی میتواند دوباره با میتسوها ارتباط برقرار کند؟ آیا میتواند به او و مردم روستایش کمک کند؟ و…
شخصیتها:
میتسوها میامیزو: دختری دبیرستانی، ساکن روستای کوهستانی ایتوموریست و خانوادهای سنتی دارد. مادرش مرده و با خواهر کوچکتر و مادربزرگش زندگی میکند. از سنتها و آیینهای مذهبی شینتویی و زندگی محدود روستایی خسته شدهاست. میتسوها شخصیت حساسی دارد و در جستوجوی آزادیست. او آرزوی زندگی در شهری بزرگ را دارد که نماد میل به فرار از سنتهاست. زمانی که در بدن تاکی قرار میگیرد، تجربۀ زندگی در توکیو او را به وجد میآورد و بهنوعی رویای دیرینهاش را زندگی میکند. اما با پیشروی داستان، او به هویت خود پی میبرد و قدرت مسئولیتپذیری در برابر مردم روستا و سرنوشتش را پیدا میکند. تصمیم نهایی او برای نجات روستا نشاندهندۀ بلوغ درونی اوست.
تاکی تاچیبانا: پسری دبیرستانی و ساکن توکیوست. خجالتی نیست، اما خیلی اجتماعی هم نیست. بهعنوان گارسون در یک رستوران به صورت پارهوقت کار میکند. تاکی در ابتدای داستان پسر نوجوان معمولی است که کمی زودجوش و عصبی، اما مهربان و باوجدان است. تجربۀ زندگی در بدن میتسوها او را به درک عمیقتری از احساسات و مسئولیت تبدیل میکند. عشق تدریجیاش به میتسوها او را وادار به عبور از محدودیتهای زمان و فضا میکند. در نهایت، او نماد کسی است که در مسیر یافتن معنای زندگی خودش را از نو کشف میکند.
هیتوها میامیزو: مادربزرگ میتسوها و کاهن بزرگ معبد محلیست. شخصیتی آرام و خردمند دارد. او نیز جابهجایی روحی را تجربه کرده و میداند که سنت خانوادگیشان است. اما سعی نمیکند جلوی آن را بگیرد، چون به چرخۀ زندگی و تقدیر باور دارد. او پیونددهندۀ گذشته و حال و نمادی از دانایی سنتی در برابر مدرنیته است.
توشیکی میامیزو: پدر میتسوها و یک سیاستمدار محلی است که از خانواده جدا شدهاست. پس از مرگ همسرش از خانواده دور شده و با دخترانش رابطۀ سردی دارد. شخصیتش در ابتدای داستان منفی بهنظر میرسد، اما در نقطۀ بحرانی داستان میتسوها موفق میشود دلش را نرم کند و از او کمک بگیرد. این نشان میدهد که پیوندهای خانوادگی حتی اگر در ظاهر شکسته باشند، همچنان قدرت دارند.
اوکودرا: همکار تاکی در رستوران و دختر محبوبش در آغاز داستان است. شخصیتی زیبا، مهربان و بالغ است. او نقش مکمل دارد، ولی رفتارش با تاکی نشان میدهد که او فردی واقعبین و پذیراست نه یک رقیب عشقی کلیشهای.
ویژگیهای برجستۀ رمان:
1 – ترکیب بینقص فانتزی و واقعگرایی: داستان با یک ایدۀ فانتزی، جابهجایی روحی میان دو نوجوان در مکان و زمان متفاوت آغاز میشود. اما پرداخت این ایده بسیار واقعگرایانه است؛ از جزئیات زندگی شهری و روستایی گرفته تا احساسات انسانی و روابط خانوادگی. این ترکیب باعث میشود خواننده هم با جنبههای روزمره همذاتپنداری کند و هم درگیر فضای رازآلود داستان شود.
2 – بازی هنرمندانه با زمان: خط زمانی داستان پیچیده است، اما بهخوبی هدایت میشود. مخاطب آرام آرام متوجه میشود که میتسوها و تاکی در دو زمان متفاوت زندگی میکنند. این کشف نقطۀ عطف هیجانانگیز و احساسی داستان است.
3 – عشق بهعنوان نیروی فراتر از زمان و مکان: عشق میان میتسوها و تاکی نه تنها احساسی بلکه فلسفی و سرنوشتمحور است. آنها حتی وقتی نام یکدیگر را فراموش کردهاند همچنان در جستوجوی هم هستند. این مفهوم عشق را بهعنوان پیوندی متافیزیکی و عمیق تصویر میکند.
4 – کنتراست فرهنگی، سنت در برابر مدرنیته: داستان تضاد میان زندگی سنتی روستایی و زندگی مدرن شهری را نشان میدهد. ریشههای مذهبی و آیینی خانوادۀ میتسوها در برابر شتاب و بیثباتی زندگی شهری تاکی قرار میگیرد. این تقابل باعث میشود روایت چند لایه و فرهنگیتر باشد.
5 – مفهوم «نام» بهعنوان هویت: عنوان رمان تنها یک اشارۀ عاشقانه نیست بلکه به نقش نام در حافظه، هویت و پیوند انسانی اشاره دارد. فراموشکردن نام کسی در این داستان، گمکردن بخشی از وجود خویش است. لحظهای که دو شخصیت اصلی داستان از یکدیگر میپرسند: «اسمت چیه؟» در واقع به این معناست که : «تو کی هستی و چرا اینقدر برای من مهمی؟»
6 – حس سرنوشت و اتصال کیهانی: سقوط شهاب سنگ نه تنها یک حادثۀ طبیعی بلکه استعارهای از دخالت نیروهای بالاتر در زندگی انسانهاست.
7 – توصیفات دقیق و شاعرانه: شینکای در نثرش از زبان شاعرانه و تصویری استفاده میکند. فضاهای طبیعی، احساسات درونی و حرکات کوچک شخصیتها به زیبایی توصیف شدهاند.
مخاطبان پیشنهادی:
مخاطبان اصلی این رمان نوجوانان و جوانان 13 تا 25 سال هستندو شخصیتهای اصلی هردو در سن دبیرستان هستند و موضوعاتی مانند سردرگمی هویتی، عشق اول، جدایی، دگرگونی و رویاپردازی با دغدغههای این سن همخوانی دارد. جابهجایی در بدن یکدیگر نیز استعارهای از تجربۀ دوران بلوغ و خودشناسی است.
این رمان به علاقمندان به رمانهای عاشقانه و احساسی و همچنین برای دوستداران ادبیات فانتزی-واقعگرایانه و علاقمندان به فرهنگ و اسطورهشناسی ژاپن نیز توصیه میشود.
دربارۀ نویسنده و سبک او:
ماکوتو شینکای که نام اصلیاش ماکوتو نیتسو است متولد 9 فوریه 1973 و اهل استان ناگونا است. او در دانشگاه چو در رشتۀ ادبیات ژاپنی تحصیل کردهاست. از دوران مدرسه به ساخت و طراحی مانگا، انیمه و رمان علاقمند بود و امروزه در چندین نقد از او با عنوان «میازاکی جدید» نام برده شدهاست. شینکای بعد از ساخت انیمۀ «اسم تو» شهرت جهانی پیدا کرد. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه در نیهون فالکام، یک شرکت سازندۀ بازیهای ویدئویی مشغول به کار شد و بهعنوان طراح گرافیک شروع به فعالیت کرد. در این مدت با تنمن آشنا شد که بعدها موسیقی متن بسیاری از فیلمهای او را ساخت.
سبک نوشتار ماکوتو شینکای با مضامین عمیقی از عشق، جدایی، نوستالژی و ارتباط انسان با طبیعت شناخته میشود. تصاویر بصری او با جزئیات دقیق از مناظر شهری و طبیعی، فضایی شاعرانه و خیالانگیز ایجاد میکنند. از ویژگیهای بارز سبک او میتوان به استفاده از عناصر طبیعت، تصاویر با جزئیات دقیق، احساسات عمیق و پیچیده، استفاده از عناصر سورئال و فانتزی و تاکید بر اهمیت ارتباط اشاره کرد.
جوایز و افتخارات:
- پرفروشترین رمان سال 2016 در ژاپن
- حضور در صدر فهرستهای کتابفروشیها
- ترجمه به بیش از ده زبان دنیا
- اقتباسهای متعدد
- نقدهای مثبت منتقدان و نویسندگان ژاپنی
- اقتباسهای هالیوودی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.