انتشارات نگاه آشنا

ورود و عضویت
خوش آمدید
0

سبد خرید شما خالی است

۲۰ شیطانِ قدرتمند در «چینساو من»، رتبه‌بندی‌شده

۲۰) «شیطانِ ابدیت» از رنج دادن قربانیانش لذت می‌برد

 

یکی از چندش‌آورترین مرگ‌ها در چینساو من زمانی بود که دینجی «شیطانِ ابدیت» را کُشت. این شیطان عاشقِ ترسیدنِ قربانیان است و مخصوصاً وقتی رنج می‌کشند کیف می‌کند. هسته‌اش توده‌ای از گوشت است که شبیه نماد بی‌نهایت به‌نظر می‌رسد، با چشم‌ها و دهان‌هایی در دو طرف و دو دهان در مرکز. درونِ معده‌ی «شیطان ابدیت» موجِ بی‌پایانی از دست‌ها و سرهایی‌ست که به هم جوش خورده‌اند.

«شیطان ابدیت» می‌تواند «واقعیت جیب» خلق کند که در حکمِ معده‌اش عمل می‌کند و راه مستقیمِ فراری وجود ندارد. هنگام خلقِ این واقعیت، زمان در دنیای بیرون متوقف می‌شود. برای ترسناک‌تر کردن ماجرا، «شیطان ابدیت» درون همین واقعیت یک هیولای کریه به‌عنوان آواتارِ خود می‌سازد. با این حال، دینجی توانست «شیطان ابدیت» را نسبتاً آسان نابود کند؛ به همین دلیل در انتهای این فهرست قرار می‌گیرد.


۱۹) ظاهرِ «شیطان کاتانا» او را «فوق‌العاده اهریمنی» می‌کند

 

«شیطان کاتانا» با نوه‌ی رئیس یاکوزایی که دینجی برایش کار می‌کرد ادغام شد و هدفش گرفتنِ قلبِ دینجی (یعنی «شیطانِ ارّه‌برقی») بود. فرمِ هیبریدش شبیه دینجی است: شمشیرهایی که از دست‌ها و از سرش بیرون زده‌اند. چهره‌اش تیره و بی‌پوست با فکی بیش‌ازحد بزرگ است که ظاهرش را دیوصفت می‌کند. او را می‌توان یکی از قدرتمندترین شیطان‌ها دانست، چون در اولین برخورد، دینجی را «کاملاً منهدم» کرد.

دینجی فقط به‌خاطر تکنیک Sword-Draw Dash باخت؛ حرکتی که در آن «شیطان کاتانا» خیلی پایین خم می‌شود و با سرعتی باورنکردنی به سوی حریف هجوم می‌برد. اما در برخورد دوم، دینجی توانست «شیطان کاتانا» را شکست بدهد و انسانِ پیمانکارش را از بدن بیرون بکشد. «شیطان کاتانا» بعدها برگشت و کینه‌اش از دینجی را همچنان به دل داشت.


۱۸) «شیطانِ کراس بو» با نخستین شکارچی شیطان ادغام شد

 

کوانشی از چین می‌آید و به‌طور گسترده به‌عنوان نخستین شکارچی شیطان شناخته می‌شود. او با «شیطانِ کراس بو» ادغام شد و در فرم هیبرید، ساعدهایش به گوشتِ دستکشی با اتصالاتی شبیه کمان تبدیل می‌شود. سرش تیز می‌شود و شاخ درمی‌آورد تا حدی که سرش شبیه کمان می‌شود و نوکِ تیرها از گردنش بیرون زده‌اند. تعجبی ندارد که «شیطان کراس بو» در حملات دوربُرد ممتاز باشد.

در نتیجه، تیرهای کوانشی بسیار قدرتمندند و هرچه می‌زند سوراخ‌هایی «دقیقاً دایره‌ای» بر جا می‌گذارند. در نبردِ نزدیک هم مرگبار است؛ چون می‌تواند ساچمه‌ای شلیک کند که یک گروهِ کامل را درجا از پا درآورد. هیبرید شدن با «شیطان کراس بو» به کوانشی سطحی از «نامیرایی» هم داده و جوانی‌اش را برای دهه‌ها حفظ کرده. بااین‌حال، در قیاس با برخی هم‌رده‌هایش چندان نیرومند نیست؛ پس در رتبه‌ی ۱۸ می‌نشیند.


۱۷) «شیطانِ عروسک» با «بابانوئل» پیمان بسته است

 

«شیطان عروسک» هنوز در انیمه ظاهر نشده، اما همچنان ترسناک است. شهرتش به‌خاطر پیمان با «بابانوئل» است؛ بابانوئلی که ربطی به کریسمس ندارد، بلکه یک «ذهنِ کندوییِ جهانی»ست که شکلِ یک زن مرموز را می‌گیرد. «بابانوئل» می‌تواند انسان‌ها را به عروسک تبدیل کند و تحت فرمان خود درآورد. این عروسک‌ها با لمس دیگران، آن‌ها را هم عروسک می‌کنند؛ و دست‌هایشان به تیغه بدل می‌شود، برای همین قاتلانِ خوبی‌اند.

ظاهر واقعی «شیطانِ عروسک» هنوز ناشناخته است، اما فرم‌هایی که دیده‌ایم شبیهِ هیولایی چنددست است. در همین حین، بابانوئل از انسان‌ها «عروسک»های بی‌شمار ساخته و این قابلیت را از طریق همان لمس، به ساخته‌هایش منتقل کرده. این‌طوری، از میان جمعیت‌های ظاهراً بی‌خطر، یک گروه عظیمِ مطیع ناگهان سر برمی‌آورند.


۱۶) قدرتِ «شیطانِ خون» حتی شیطان‌های دیگر را هم می‌ترساند

 

«پاور» یک فِیند است؛ یعنی شیطانی که جسدِ انسانی مرده را تسخیر کرده. به‌عنوان «شیطان خون»، قدرتش حتی شیطان‌های دیگر را هم می‌ترساند. او می‌تواند از خونش سلاح بسازد؛ مثل پتکِ نمادینش. نیزه‌های خونین می‌سازد و دام‌هایی برای حریف می‌چیند. در فرمِ کاملِ شیطان، انبوهی «شمشیرِ خون» می‌سازد و در حرکت بارانِ هزار تِرا خون بر سرِ دشمن فرو می‌ریزد.

اگر پاور در نبرد زخمی شود، با نوشیدن خون (مانند دیگر شیطان‌ها) درمان می‌شود؛ اما باززایی‌اش از بقیه بهتر است، مخصوصاً اگر خونِ شیطان‌های بسیار قدرتمند را بخورد. پاور متأسفانه به دستِ ماکیما آنی نابود شد، اما دینجی بعداً با خونِ او خودِ «شیطانِ کنترل» را شکست داد.


۱۵) «شیطانِ بمب» در فیلمِ پیش‌ِرو نقش کلیدی خواهد داشت

 

مثل دینجی، رِزه ملقب به Bomb Girl هم یک هیبرید انسان–شیطان است و محورِ Chainsaw Man – The Movie: Reze Arc که قرار است ۲۹ اکتبر ۲۰۲۵ در آمریکا اکران شود. با کشیدن «سنجاق»ِ گردن، رِزه به «شیطان بمب» بدل می‌شود. برخلاف دینجی که به شیطان تبدیل می‌شود، سرِ رِزه منفجر می‌شود و نسخه‌ی جعلی‌ای از خودش باقی می‌گذارد تا حریف را گیج کند.

او می‌تواند از هر نقطه‌ی بدنش انفجار آزاد کند و دست‌وپاهایش را به «اژدر»های قدرتمند تبدیل کند. شگفت این‌که این کار برایش آسیب اندکی دارد و تقریباً بلافاصله بهبود می‌یابد. رِزه حتی از انفجارها برای جابه‌جایی سریع استفاده می‌کند؛ مثلاً خودش را به‌سوی هدف پرتاب می‌کند. عملاً «کُشتن‌ناپذیر» است و از جراحات مرگبار جان به‌در می‌برد؛ بااین‌همه، در رتبه‌ی ۱۵ می‌ماند چون در قیاس با بالادستی‌ها ضعیف‌تر است.


۱۴) «شیطانِ روح» از ترسِ ماوراءالطبیعه بهره‌کشی می‌کند

 

«شیطان روح» تجسمِ ترسِ انسان‌ها از «روح‌ها» و پدیده‌های ماورایی است. بدنش مثل روح، توسط دیگران قابل لمس نیست. جالب این‌که چشم ندارد، اما با «ادراکِ ترس» در محیط، راهش را پیدا می‌کند. اگر کسی از روح‌ها نترسد، نمی‌تواند او را «حس» کند؛ اما هر جا چنین ترسی باشد، از آن بهره می‌برد. «شیطان روح» تا زمان مرگِ هیمِنو با او قرارداد داشت.

او به هیمِنو قدرتِ «بازوی راستش» را داده بود و حتی از طریق همان با او ارتباط برقرار می‌کرد. با توجه به شمارِ کسانی که از «روح» می‌ترسند، قدرت فیزیکی این شیطان سهمگین است و «نفوذپذیری انتخابی»اش شوخی‌بردار نیست. با این حال، «شیطانِ روح» در برابر «شیطانِ مار» هیچ شانسی نداشت.


۱۳) آیینِ «شیطانِ نفرین» احتمالاً ارجاعی به «اوشی-نو-توکی-مایری» است

 

«شیطان نفرین» که با آکی قرارداد داشت، وقتی پدیدار می‌شود که پیمانکار با «میخ» حریف را فرو بزند. چون این شیطان تجسمِ ترسِ «نفرین‌ها»ست، احتمالاً آیینش به «اوشی-نو-توکی-مایری» اشاره دارد؛ روشی ژاپنی که شامل کوبیدن میخی در پیکره‌ی شمایل است — تکنیکی بسیار شبیه آن‌چه «نوبارا کوگیساکی» در جوجوتسو کایسن به‌کار می‌برد. پس از ظهور، «شیطان نفرین» هدف را در حالت «مصلوب» بالا می‌برد، به شانه‌اش گاز می‌زند و دست‌هایش را می‌شکند.

این روشِ کُشتاری به اندازه‌ی ظاهرِ خود شیطان خشن است — «شیطان نفرین» به شکل اسکلتِ دو-سرد با قفسه‌ی سینه‌ای عظیم ظاهر می‌شود. خطرناک است چون می‌تواند کلِ وجودِ خودش را نامرئی کند. نبردِ «چینساومن» با «شیطان نفرین» به مرگِ خودِ دینجی ختم شد؛ هرچند بعداً زنده شد، اما همین شوک نشانِ قدرتِ این شیطان است.


۱۲) «شیطانِ فرشته» طولِ عمر را به سلاح تبدیل می‌کند

 

«شیطان فرشته» تجسمِ ترسِ انسان‌ها از «فرشته‌ها» و امرِ الهی است — ظاهراً آن‌قدر رایج که او را به یک «غول قدرت» بدل کرده. ترسناک‌ترین توانایی‌اش این است که با فقط یک تماس می‌تواند از طول عمر دیگران بکاهد. وقتی سال‌ها را جذب کرد، با «هاله‌»اش آن‌ها را به «سلاح» تبدیل می‌کند. عیبِ بزرگ: کابوسِ چهره‌ی انسان‌هایی که عمرشان را کوتاه کرده می‌بیند؛ پس از این قدرت با اکراه استفاده می‌کند.

بسته به سال‌های ذخیره‌شده، سلاح‌ها فرق می‌کنند: با ۵ تا ۱۰۰ سال شمشیری پدید می‌آورد که قدرتش به تعداد سال‌ها بستگی دارد؛ با ۱۰۰۰ سال نیزه‌ای قدرتمند از هاله‌اش می‌سازد. با وجود قدرتش، در برابر ماکیما شانسی نداشت و او فوراً از تکنیک نیزه‌ی هزارساله‌اش علیه خودش سوءاستفاده کرد.


۱۱) قدرتِ اندازه‌ناپذیر «شیطانِ مار» سزاوار زمانِ بیشتری روی صحنه است

 

«شیطانِ مار» اواخر فصل ۱ انیمه معرفی شد؛ ظاهرِ ناگهانی‌اش به اندازه‌ی نتیجه‌ی کارش شوکه‌کننده نبود. یکی از بزرگ‌ترینِ نوعِ خود است: ماری هیولایی با آرواره‌ای عظیم که به‌جای دندان، دست‌ها در آن ردیف شده‌اند. با توجه به این‌که «مار» یکی از رایج‌ترین فوبیاهایِ جهان است، انتظار می‌رفت ویرانیِ سهمگینی تحویل بدهد — و ناامید نکرد.

در کسری از ثانیه پس از احضار توسط «آکانه ساواتاری»، «شیطانِ مار» در صحنه ظاهر شد و «شیطان روح» را بلعید. تازه این همه‌ی قدرتش نیست؛ «شیطان مار» می‌تواند شیطان‌های دیگر را بخورد و آن‌ها را به عروسک خود بدل کند. همان‌طور که بعداً در مانگا دیدیم، آکانه «شیطان مار» را احضار می‌کند و او هم «شیطان روح» را بیرون می‌آورد — هر دو حالا برای شرور می‌جنگند. با وجود قدرت بی‌انکار، نقش بزرگی در داستان ندارد.


۱۰) «شیطانِ جهنم» واقعاً می‌تواند مردم را به جهنم بکشاند

 

از اسمش پیداست: «شیطان جهنم» می‌تواند افراد را به «جهنم» بکشد. به شکلِ دستی عظیم و شش‌انگشتی ظاهر می‌شود که از دری در آسمان بیرون می‌آید و به دری در جهنم وصل است. با «بابانوئل» و «گروهِ ضدماکیما» قرارداد بست که هر دو بهای سنگینی پرداختند. حتی اگر «شیطان جهنم» کشته شود، در آتش‌های جهنم دوباره متولد می‌شود؛ پس عملاً نامیراست.

قرارداد بستن با او معمولاً وقتی رخ می‌دهد که وضعیت «به‌غایت نومیدانه» است. مثلاً «بابانوئل» برای گرفتن قدرتِ فرستادنِ دیگران به جهنم، سه کودک و یک بدنِ انسانی را قربانی کرد. در مقابل، گروه ضدماکیما برای احضارش باید گلوهای خودشان را می‌بریدند. متأسفانه ماکیما آن‌قدر قدرتمند بود که با چنین ترفند نسبتاً ضعیفی زمین نخورد؛ به‌همین دلیل «شیطان جهنم» در رتبه‌ی ۱۰ می‌نشیند.


۹) «شیطانِ قحطی» واقعاً می‌خواهد از انسانیت محافظت کند

 

برخلاف بقیه‌ی «چهار سوار آخرالزمان»، فامی ملقب به «شیطان قحطی» نمی‌خواهد انسانیت تاوانِ اعمالِ خواهرانش را پس بدهد. برعکس، تلاش می‌کند مردم را از تهدید شیطان‌های دیگر حفظ کند — به همین دلیل «شیطان مرگ» او را دوباره‌برنامه‌ریزی می‌کند و تظاهر می‌کند «شیطان قحطی» است. با آن‌که فامی نگاهی ابزارگرایانه و پیچ‌خورده به «نجات» دارد، روشن است که حتی حاضر است با خواهرانش هم بجنگد.

همان‌طور که نامش پیداست، «شیطان قحطی» توانایی دارد نیروی حیات/طراوت هرکسی را که لمس کند جذب کند؛ قربانیان فوراً به جسدهای خشکیده بدل می‌شوند — و این یعنی شکستِ اکثر شخصیت‌ها برایش راحت است. دامنه‌ی کامل قدرتش را هنوز ندیده‌ایم؛ اما باززاییِ بدنِ تکه‌تکه‌شده‌اش با تکنیک «جذبِ حیات» را دیده‌ایم.


۸) «شیطانِ اسلحه» از هولناک‌ترین موجودات است

 

خشونتِ سلاح گرم یکی از شایع‌ترین بلایا در جهان است و «شیطانِ اسلحه» ترسِ جمعی از اسلحه‌ها را مجسّم می‌کند. شهرتش بر خودش پیشی گرفته و او را به یکی از ترسناک‌ترین شیطان‌های چینساو من Man بدل کرده. گوشتِ بدنش از گلوله‌های واقعی تشکیل شده که با خورده‌شدن توسط دیگر شیطان‌ها قدرت آن‌ها را افزایش می‌دهد. «شیطان اسلحه» در بیشترِ داستان تکه‌تکه بود و اعضایش در آمریکا، شوروی و چین پراکنده.

بااین‌حال، همیشه بازتولید می‌شود چون تکه‌ها همدیگر را جذب می‌کنند. او می‌تواند با دقتی خیره‌کننده از هرکدام از «تفنگ‌هایش» شلیک کند — تا ۱۵۰۰ متر آن‌طرف‌تر سرِ کسی را بپراند. سرعتِ حملاتِ فراصوتش میلیون‌ها کشته را ظرف چند دقیقه رقم می‌زند و می‌تواند هم‌زمان از چندین تفنگ، با چنین نرخی شلیک کند.


۷) «شیطانِ کنترل» به‌شدت فریب‌کار و دست‌کاری‌گر است

 

 

به‌عنوان «شیطانِ کنترل»، ماکیما در دست‌کاری مهارت دارد و با بهره‌برداری از ضعف‌های دیگران، آن‌ها را وادار به اطاعت می‌کند. او باید همیشه نسبت به دیگران «برتر» باشد و می‌تواند کنترلش را بر قربانیان — چه انسان و چه شیطان — تحمیل کند. علاوه بر ذهن‌خوانی/ذهن‌مهندسی، با چند ژستِ ساده‌ی دست، نیروی نامرئی ایجاد می‌کند و هدف را «له» می‌کند.

او به قدرتِ «شیطانِ نخستین»ها نمی‌رسد، اما به هیچ معیارِ دیگری حریف آسانی نیست. قوی‌ترین توانایی ماکیما این است که بی‌اجاره در ذهن دیگران زندگی می‌کند و وادارشان می‌کند «هر فرمانی» را اجرا کنند. دینجی به نیرویی عظیم — هم جسمی و هم روحی — نیاز داشت تا به سلطنت دلهره‌آورش پایان دهد. با این حال، «شیطانِ کنترل» بعداً در قالب نایوتا دوباره متولد شد؛ خوشبختانه به شرارتِ پیشینی‌اش نیست.


۶) «شیطانِ سقوط» بر گرانش و ذهن‌ها مسلط است

 

«شیطانِ سقوط» نماینده‌ی یک «ترسِ نخستین» است که شاید ترسناک به‌نظر نرسد، اما از رایج‌ترین فوبیاهاست. این موجود تجسم ترس عمومی از «ارتفاع» است، اما همچنین نمایانگر «سقوطِ» روانی به افسردگی. مثل هم‌رده‌هایش، در میکروثانیه از هر آسیبی بهبود می‌یابد. او بر گرانش کنترل دارد — نیرویی آن‌چنان شدید که هر بار استفاده‌اش زلزله‌هایی در سراسر جهان رقم زده.

«شیطانِ سقوط» ضدگرانش هم بلد است: هدف را مستقیم به آسمان می‌فرستد و در نهایت به جهنم منتقلش می‌کند. این توانایی‌ها می‌توانند در مقیاس کلان یا نقطه‌ای اعمال شوند و پیش‌بینی سبک نبردش را تقریباً ناممکن می‌کنند. به دلایلی هنوز نامشخص، می‌تواند پرتوِ انرژی‌ای تولید کند که حتی «شیطانِ عدالت» را نابود کند. بااین‌همه، مخوف‌ترین ابزارش دست‌کاری روان است که گاهی از هر حمله‌ی فیزیکی ویرانگرتر می‌شود.


۵) «شیطانِ جنگ» اخیراً قدرتِ عظیمی به‌دست آورده

 

«یورو» نامی‌ست که «شیطانِ جنگ» از آن استفاده می‌کند و به‌عنوان یکی از «چهار سوار»، بدیهی است که از قوی‌ترین‌هاست. اکنون بدن آسا میتاکا را در تصرف دارد، هرچند در عمل بدن را با آسا شِر می‌کند چون بخشی از مغز آسا فعال مانده. «شیطان جنگ» توانایی ذاتی دارد هر چیزی را که «متعلق به او» باشد به سلاح تبدیل کند؛ از انسان‌های معمولی گرفته تا فِیندها و شیطان‌های دیگر.

با کاهش جنگ‌های فراگیر، قدرت‌هایش کمی کم شد؛ اما جهشِ اخیرِ پروژه‌های «سلاح هسته‌ای» بخش زیادی از قدرتش را برگرداند. این را زمانی دیدیم که «شیطانِ جنگ» به‌راحتی شیطانِ سقوط (یک «نخستین») را شکست داد. علاوه بر این، «شیطان جنگ» تنها موجودی است که می‌تواند از وقوع پیشگویی نوستراداموس جلوگیری کند. بااین‌حال، چهار شیطان در این فهرست از او هم بالاترند.


۴) «شیطانِ پیری» چندین تواناییِ «اوپی» دارد

 

«شیطانِ پیری» یکی از قوی‌ترین «ترسِ نخستین»ها در چینساو من است؛ زاده‌ی ترس بشر از پیر شدن (نه مُردن). ابتدا طرفداران فکر می‌کردند نسبت به موجودات زنده بی‌طرف است — خودش هم شامل می‌شود. اما به‌نظر می‌رسد از «کودکان» بیزار است چون کمتر از همه از «پیری» می‌ترسند؛ تا جایی که مطالبه می‌کند ژاپن ۱۰هزار کودک را قربانی کند تا «خودِ پیری» از جهان حذف شود.

«شیطانِ پیری» آن‌قدر قدرتمند بود که چینساو من را با «یک ضربه» شکست داد؛ و البته علاوه بر نیروی خام، چندین توانایی دارد: از جراحات مرگبار فوراً بهبود می‌یابد، برای لحظه‌ای جریانِ زمان را متوقف می‌کند، اهدافش را به‌قدری سریع پیر می‌کند که به خاکستر بدل شوند و حتی انسان‌ها و شیطان‌ها را به جهنم می‌فرستد. اگر کافی نیست، او می‌تواند افراد را به «جهانِ پیری» بفرستد؛ واقعیتی ویژه که در آن شیطان‌ها قدرتی ندارند و انسان‌ها نه پیر می‌شوند و نه می‌میرند.


۳) «شیطانِ تاریکی» هرگز ترس یا مرگ را تجربه نکرده

 

«شیطان تاریکی» یک نخستین است؛ یعنی هرگز مرگ را تجربه نکرده و یکی از ترس‌های هسته‌ای بشر را مجسم می‌کند. او «نیکتوفوبیا» (ترس از تاریکی) را مجسّم می‌کند و از ترس مردم از تاریکی سود می‌برد. «شیطانِ تاریکی» کهن‌سال است و اندکی پس از تولدِ انسانیت پدیدار شد. می‌تواند تاریکی را دست‌کاری کند و منطقه‌ای کامل را در «دریایی از سیاهی» غرق کند. در مانگا به شکلِ چند فضانوردِ دو نیم‌شده ظاهر می‌شود — یکی از چندش‌آورترین پانل‌های سری.

مانند ماکیما، «نیروی نامرئی» را دست‌کاری می‌کند تا اهدافش را شکست دهد و حتی له کند. «تیغِ تاریکی»اش از راه دور کنترل می‌شود و هر که را لمس کند فوراً می‌کشد. باززایی‌اش از هر آن‌چه در  چینساو من دیده‌ایم فراتر است و حملاتش حتی می‌توانند «درمان» شدنِ اهداف را متوقف کنند.


۲) «شیطانِ مرگ» با لقب «پادشاه بزرگِ ترس» شناخته می‌شود

 

هیچ‌کدام از «چهار سوار» به قدرتِ شیطانِ مرگ نمی‌رسند. این موجود که «Li'l D» هم صدایش می‌کنند، به «بدترین ترس» و «پادشاه بزرگِ وحشت» معروف است. همین عناوین جایگاهش را نزدیکِ صدر تضمین می‌کنند، اما باید دقیق‌تر بدانیم چه می‌تواند بکند: او نویددهنده‌ی پیشگویی نوستراداموس است؛ پیشگویی‌ای که قرار است آخرالزمان را کلید بزند و «عصرِ شیطان‌ها» را آغاز کند.

«شیطان مرگ» نمی‌تواند بمیرد — مهم نیست چه رخ بدهد، حتی اگر خودش هم بخواهد. در عوض، می‌تواند تقریباً هر کسی را — از شیطان تا انسان و بینابینی — دوباره زنده کند. اما اگر کسی را شخصاً بکُشد و سپس زنده کند، از آن پس می‌تواند او را برده کند. از آغاز حضورش، چندین شیطانِ قدرتمند — از جمله «شیطانِ سقوط»، «شیطانِ آتش» و «شیطانِ قحطی» — را به مهره‌های خود بدل کرده است.


۱) «شیطانِ ارّه‌برقی» می‌تواند دیگر شیطان‌ها را از «بودن» حذف کند

 

پوچیتا، «شیطانِ ارّه‌برقی»، بی‌تردید قوی‌ترین شیطان در چینساو من است. شیطان‌های دیگر چاره‌ای جز ترس و احترام به او ندارند. وقتی دینجی به چینساو من تبدیل می‌شود، بسته به مقدار خون، می‌تواند چندین ارّه از بدنش بیرون بدهد. بنابراین با شوق و ذوق دشمنانش را «ریزریز» می‌کند — اما خون‌آشامی وحشیانه ترسناک‌ترین توانایی‌اش نیست.

«شیطانِ ارّه‌برقی» می‌تواند دیگر شیطان‌ها را بخورد و عملاً آن‌ها را از «وجود» محو کند؛ ترسی که آن‌ها مجسم می‌کردند نیز از «حافظه‌ی جمعی» ناپدید می‌شود. این، چینساو من را برای انسانیت به قهرمانی بدل می‌کند: رویدادهای هولناکی مانند «هولوکاست» یا «همه‌گیری ایدز» هرگز رخ نداده‌اند چون «شیطانِ ارّه‌برقی» شیطان‌های مربوط به آن‌ها را بلعیده است. در مقابل، تقریباً تمام شیطان‌های زنده از پوچیتا متنفرند و آرزو دارند ببیندش که می‌میرد.

ارسال دیدگاه

فیلدهای نمایش داده شده را انتخاب کنید. دیگران پنهان خواهند شد. برای تنظیم مجدد ترتیب، بکشید و رها کنید.
  • تصویر
  • کد محصول
  • امتیاز
  • قیمت
  • موجودی
  • در دسترس بودن
  • افوزدن به سبد خرید
  • توضیحات
  • محتوا
  • عرض
  • ابعاد
  • اطلاعات تکمیلی
برای پنهان کردن نوار مقایسه، بیرون را کلیک کنید
مقایسه
preloader